به گزارش جمهور آنلاین، بیراه نیست اگر بگوییم خبر برکناری علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی سازمان صداوسیما به عنوان یکی از ترندهای مهم فضای مجازی کشور آن هم در اول هفته تبدیل شد؛ حقیقت آن است که رفت و آمد این جنس از مدیران در کشور به ویژه در سازمان صداوسیما امری طبیعی است اما بررسی واکنشهای مجازی و حقیقی و تحلیل احساسات نسبت به این برکناری، بیانگر آن است که انگار جنس این تغییر چیز دیگری بود.
خوشحالی جمعی خبرنگاران فعلی و سابق خبر سیما هم نشان دهنده این گزاره است که احتمالاً در دوره معاونت آقای خدابخشی اتفاقاتی افتاده که حالا همه با شنیدن خبر برکناری آقای معاون سیاسی، خوشحال شدند و از این مساله استقبال کردند. حالا باید سوال کرد که چرا وضعیت به این جا رسید؟
واقعیت آن است که خبر رسانه ملی علیرغم همه شعارهایی که در ابتدا داده شد و تغییرات سخت افزاری و نرمافزاری گستردهای که با هدف چابکسازی در آن رخ داد، نتوانست انتظارات را آن طور که باید و شاید، برآورده کند. به همین دلیل هم موجی از نارضایتی در داخل و بیرون از سازمان نسبت به این مساله شکل گرفت؛ البته بارها به طرق مختلف از طرف دلسوزان رسانه ملی این موضوع به اطلاع مدیران معاونت سیاسی رسید اما پاسخ دوستان چیزی نبود که حداقل، محافل رسانهای را حتی در میان حلقه وفاداران نظام و طیف فکری نزدیک به آقای معاون، اقناع کند چه رسد به افکار عمومی و کف جامعه!
هرچند اتفاقات مثبتی هم در این دوره مدیریتی از جمله حضور چهرههای مختلف سیاسی و مناظرههای آنها در باب انتخابات، پوشش خبری وقایع اصفهان و اطلاع رسانی مناسب در ماجرای هک سیستم سوخت رسانی کشور رخ داد و رسانهایها را امیدوار کرد اما خیلی زود انگار ریل عوض شد و در نهایت هم ورق به نفع خبر سیما برنگشت.
با این همه به نظر میرسد مواردی از جمله اطلاعرسانی دیر هنگام رویدادهای مهم در کشور، ضعف در ارائه روایت برتر و مرجع از موضوعات خبری، ضعف در سردبیری و انتخاب سوژه به بهانه سند محوری، شکلدهی ساختارهای غیرمنعطف مانند میزهای تخصصی به جای تحریریههای متمرکز و پویا، رفتار دلبخواه مجموعههای سیاسی بیرون سازمان با حضور شخصیتهای برجسته سیاسی این جریانات در آنتن خبر، تحمیل هزینههای سختافزاری اضافی به معاونت سیاسی، عدم بهرهگیری از نیروهای با تجربه و متخصص حوزه خبر، حذف شبکه خبر به عنوان یک شبکه مستقل خبری صرفاً به بهانه چابکسازی، رفتار خودسرانه رسانهای با علم به مسائل مهم و حیانی کشور، هکهای چندین باره بخشهای خبری، پخش تصاویری مانند تصویر خانم برهنه اپوزسیون و مواردی از این دست، تنها بخشی از دلایل مهم نارضایتی از عملکرد معاونت سیاسی سازمان در این دو سال است.
همین موارد و مانند اینها هم بود که رویکردِ معاونت سیاسی را به جای تغییر روال و مثبت کردن ماجرا، به توجیه عملکرد با تمرکز بر تخریب عملکرد مدیریتهای سابق خبر سوق داد. شاهد مثال این مساله هم اظهارات سردبیر ارشد معاونت سیاسی در برنامه جام جم در دی ماه است؛ با توجه به این مسائل، در نهایت خروجی این نوع مواجهه آن چیزی شد که حتی در کوران فتنه ززآ هم خبر صداوسیما در جنگ علنی با بی بی سی و شبهِ رسانههایی مثل اینترنشنال نتوانست رقابت کند و در یک کلام، کم آورد!
حال به نظر میرسد، باید برکناری آقای معاون سیاسی را به فال نیک گرفت و به سرعت روندها و ساختارهای معیوب این دوسال را هم در حوزه محتوا و هم در حوزه اجرا تغییر داد. هرچند این دوسال اتفاقات خوبی در حوزه خبر سازمان صداوسیما رخ نداد اما میتوان به همین اندازه هم درس گرفت. به باور من نباید از تغییر ترسید. به قول قدیمیها ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است
اصلاح روندها میتواند منجر به بازگشت سرمایه اجتماعی از دست رفته در این دو سال و حرکت به سمت مرجعیت خبری شود منتهی اگر مدیران عالی سازمان صداوسیما زود به خود بیایند.
ثبت دیدگاه